دلایل اثبات شیعه بودن از دیدگاه قرآن؟ و اثبات تشیع از کتاب صحیح بخاری و مسلم
دلایل اثبات شیعه بودن از دیدگاه قرآن؟
پاسخ: 
پرسش: دلایل اثبات شیعه بودن ما از دیدگاه قرآن؟ افکار و عقائد شیعه منطبق بر کدام آیات می باشد؟ پاسخ: با عرض سلام و تشکر از ارتباطتان با اين مركز زمان نزول قرآن بحث شیعه و سنی مطرح نبود .تمام آیات الهی مبنای اعتقادی شیعه می باشد. عمل شیعه واقعی و خالص، چیزی غیر از آن چه قرآن می گوید نیست.پس، شیعه چیزی نیست جز پیروی از اسلام ناب محمدی، یعنی اسلامی که رسول گرامی اسلام بر اساس آیات الهی آن را ترویج نمود. از آن پس که آیه تبلیغ نازل شد: "يا أَيُّهَا الرَّسُولُ بَلِّغْ ما أُنْزِلَ إِلَيْكَ مِنْ رَبِّكَ وَ إِنْ لَمْ تَفْعَلْ فَما بَلَّغْتَ رِسالَتَهُ وَ اللَّهُ يَعْصِمُكَ مِنَ النَّاسِ إِنَّ اللَّهَ لا يَهْدِي الْقَوْمَ الْكافِرينَ"(1) اى پيامبر! آنچه از طرف پروردگارت بر تو نازل شده است، كاملًا (به مردم) برسان! اگر نكنى، رسالت او را انجام نداده‏اى! خداوند تو را از (خطرات احتمالى) مردم، نگاه مى‏دارد و خداوند، جمعيّت كافران (لجوج) را هدايت نمى‏كند. بعد از نزول این آیه شریفه بود که مولای متقیان امیرمومنان سلام الله علیه به جانشینی رسول خدا و امامت خلق منصوب شد. نزول این آیه به معنای پا گرفتن نهال شیعه از طرف قرآن بود . پیروی از اهل بیت به معنی ابلاغ همان رسالت عظیم و پیروی واقعی از قرآن بوده و خواهد بود. متاسفانه بعد از وفات پیامبر گرامی، دو قرائت از اسلام به وجود آمد،عده ای به طرفداری از حضرت به نام شیعه و پیرو برخاستند. بقیه بر تصمیمی که آن روز در سقیفه گرفته شد و بر خلاف توصیه و سفارش پیامبر گرامی اسلام بود، باقی ماندند. این جا است که باید بفهمیم آن چه مهم است منطق اسلام است که بر اساس چنین منطقی رسول گرامی اسلام به پیروان خود سفارش مؤکدی نمود مبنی بر این که بعد از من به کتاب خدا و عترتم مراجعه کنید . می دانیم که تا زمان پیامبر خود حضرت مبین و مفسر آیات الهی بود و خط اسلام را ترویج می کرد . بعد از رحلت حضرت مفسر واقعی قرآن و ترویج دهنده احکام اسلام کسی جز مولای متقیان حضرت علی علیه السلام نبود، به همین جهت کسی که پیرو واقعی آن حضرت و نیز سایر امامان معصوم باشد ،از دیدگاه قرآن، شیعه واقعی است،زیرا یک نوع ملازمه بین قرآن و عترت ( دو یادگار باقی مانده از پیامبر )وجود دارد که بر همین اساس وقتی متابعت پیروان بر مبنای دستور اهل بیت و مطابق با نصّ کلام الله مجید باشد،این تبعیت،بهترین دلیل بر اثبات تشیع ما از دیدگاه قرآن خواهد بود. قرآن در پی اثبات اسلام ناب محمدی است . شیعه بودن، تطبیق تمام آیات و احکامی است که در قرآن آمده و رسول خدا موظف به ابلاغ آن بوده است. علامه طباطبایی نوشته است: يكى..... از آيات واضح كتاب الهى آن است كه رسول اللَّه را به عنوان مبيّن حدود و جزئيّات قرآن كريم معرفى مى‏نمايد: "وَ أَنْزَلْنا إِلَيْكَ الذِّكْرَ لِتُبَيِّنَ لِلنَّاسِ ما نُزِّلَ إِلَيْهِمْ"‏ بنا بر اين خود قرآن كه نور مبين است ،در كمال وضوح پيامبر و اهل بيت عصمت و طهارت عليهم السلام را مرجع فهميدن معارف و حدود قوانين و مانند آن قرار داده ؛ چون حجّيت كلام خداوند ذاتى است ،مى‏تواند دليل اعتبار سخن و سنّت معصومين واقع شود. پس قرآن كه حجّت بالذات است، سند حجيّت سنّت خواهد بود . هرگز نمى‏توان با قطع نظر از سنّت معصومين به همه حدود و احكام الهى راه يافت و به معارف قرآن كريم آشنا شد، چه اينكه آيات گسترده قرآن كريم نسبت به يكديگر هماهنگ و منسجم‏اند . هرگز نمى‏توان آيه را با قطع نظر از آيات ديگر معنا كرد ،بلكه با توجه به سراسر قرآن كريم بايد آيه مورد بحث را معنا نمود.(2) در آیه ای دیگر آمده است : "وَ كَيْفَ تَكْفُرُونَ وَ أَنْتُمْ تُتْلى‏ عَلَيْكُمْ آياتُ اللَّهِ وَ فِيكُمْ رَسُولُهُ وَ مَنْ يَعْتَصِمْ بِاللَّهِ فَقَدْ هُدِيَ إِلى‏ صِراطٍ مُسْتَقِيمٍ" (3) چگونه ممكن است كافر شويد، با اينكه (در دامان وحى قرار گرفته‏ايد، و) آيات خدا بر شما خوانده مى‏شود، و پيامبر او در ميان شماست؟! (بنا بر اين، به خدا تمسّك جوييد!) و هر كس به خدا تمسّك جويد، به راهى راست، هدايت شده است‏. تفسير عياشى از محمد بن مسلم نقل می کند که از امام باقر عليه السّلام سؤال نمودم :گروهى از ما چنين پندارند كه مراد از آيه (فَسْئَلُوا أَهْلَ الذِّكْرِ إِنْ كُنْتُمْ لا تَعْلَمُونَ) يهود و نصارى هستند ، فرمود :در اين صورت مردم را به دين خودشان دعوت مى‏نمايند اما ما اهل ذكر هستيم كه مردم از ما بايد سؤال كنند. مراد از ذكر قرآن كريم است.(4) البته موضوع مورد سوال شما میدان گسترده ای دارد که باید تمام آیات ولایت با تعمق و دقت مورد بررسی واقع شود . توصیه می کنیم کتاب آیات ولایت در قرآن نوشته آیه الله مکارم شیرازی و ترجمه کتاب شواهد التنزیل حسکانی از علمای بزرگ اهل سنت را مطالعه نمایید . پی نوشت ها: 1. مائده(5) آیه 67 2.ترجمه الميزان، مقدمه، ص 17 3. آل عمران(3) آیه 101 4.انوار درخشان، ج‏9،ص480
 
 اثبات تشیع از کتاب صحیح بخاری و مسلم
برای اثبات حقانیت تشیع ادله متفاوتی در کتب شیعه و عامه وجود دارد
 
که ما در اینجا فقط به یک روایت اکتفاء میکنیم که ابتدا از کتب شیعه
و سپس از کتب عامه آنرا نقل میکنیم:یک سند از شیعه مرحوم شيخ صدوق رحمة الله عليه در كتاب شريف كمال الدين و تمام النعمة ،
 
مي‌نويسد :


سئل أبو محمد الحسن بن علي عليهما السلام وأنا عنده عن الخبر الذي روي
 عن آبائه عليهم السلام : " أن الأرض لا تخلو من حجة لله على خلقه إلي يوم
 القيامة وأن من مات ولم يعرف إمام زمانه مات ميتة جاهلية " فقال عليه السلام :
 إن هذا حق كما أن النهار حق ، فقيل له : يا ابن رسول الله فمن
الحجة والامام بعدك ؟ فقال ابني محمد ، هو الامام والحجة بعدي ،
من مات ولم يعرفه مات ميتة جاهلية .


از امام حسن عسكري عليه السلام سؤال شد (در حالي كه من آن جا بودم )

در باره  اين روايت كه از پدرانش نقل شده بود : « زمين هيچ‌گاه از حجت

 
خدا بر خلق ، تا روز قيامت خالي نخواهد بود و اگر كسي بميرد و امام زمانش

 
را نشناسد به مرگ جاهليت مرده است » امام حسن عسكري

عليه السلام فرمود :

 
اين سخن حقي است ؛ همان طور كه روز حق است . از ايشان سؤال شد :

 
اي فرزند رسول خدا ! امام و حجت بعد از شما كيست ؟ فرمود :


فرزندم محمد ، او امام و حجت بعد از من است . هر كس بميرد و او را نشناسد ،

 به مرگ جاهليت مرده است .

كمال الدين وتمام النعمة - الشيخ الصدوق - ص 409 – 410 و كفاية الأثر -
 الخزاز القمي - ص 296  و وسائل الشيعة (آل البيت) - الحر العاملي
- ج 16 - ص 246 و مستدرك الوسائل - الميرزا النوري - ج 18 - ص 187 و ...

همين حديث از پيغمبر اكرم نقل شده در كتب عامه به صورتهاي مختلف آمده
 كه بيان مي شود.

از كتاب‌هاي عامه

۱-مَنْ مات وليس في عنقه بيعة مات ميتة جاهلية .

هر كس بميرد و بر گردن او بيعت با امامي نباشد ، به مرگ جاهلي مرده است .

صحيح مسلم ، مسلم النيسابوري ، ج3 ، ص1478و  السنن الكبرى ، البيهقي ،
 ج8 ، ص156 و مجمع الزوائد ، ج5 ،‌ ص218 و مشكاة المصابيح ، ج2 ،
 ص1088و  سلسلة الأحاديث الصحيحة ، ج2 ، ص715 .

۲-مَنْ مات بغير إمام مات ميتة جاهلية.

هر كس بدون امام بميرد ، به مرگ جاهلي  مرده است .

مسند احمد ، احمد بن حنبل ، ج4 ، ص96 و مجمع الزوائد ،‌ الهيثمي ،
 ج5 ،‌ ص218 و مسند الطيالسي ، الطيالسي ، ص295 و الإحسان بترتيب
 صحيح ابن حبان ج7 ، ص49 و حلية الأولياء  ، ج 3 ،‌ ص22  .

۳-مَنْ مات وليستْ عليه طاعة مات ميتة جاهلية .

هر كس بميرد و اطاعت از امامي بر گردن او واجب نباشد ،
 به مرگ جاهلي مرده است .

مجمع الزوائد، الهيثمي ، ج5 ، ص224 و كتاب السنة ، ج2 ،‌ ص489 .
الباني بعد از نقل حديث مي‌گويد :

إسناده حسن، ورجاله ثقات .

۴-مَنْ مات و ليس عليه إمام جماعة فإن موتته موتة جاهلية .

هر كس بميرد و امام جماعتي نداشته باشد ، مرگ او مرگ جاهلي است .

المستدرك على الصحيحين ، ج1 ، ص150

حاكم نيشابوري بعد از نقل حديث مي‌گويد : هذا حديث صحيح على
 شرط الشيخين. و ذهبي نيز آن را تأييد كرده است ، ج1 ، ص204 .

۵-من مات ليس عليه إمام فميتته جاهلية .

هر كس بميرد و امام نداشته باشد ، به مرگ جاهلي مرده است .

المعجم الكبير ، الطبراني ، ج 10 ،‌ ص298و  المعجم الأوسط ،‌
 ج2 ، ص317 و ج4 ، ص232 و  مسند أبي يعلى، ج6 ،
 ص251 و كتاب السنة ، ابن أبي عاصم ، ج2 ،‌ص489
 و  مجمع الزوائد ، الهيثمي ، ج5 ، ص224-225.

عامه از طرفي اين روايات را نقل و صحت آن را تأييد كرده‌اند

و از طرف ديگر عملاً هيچ امامي ندارند كه همگي بالإتفاق از


 او تبعيت كنند . و اين تضادی است كه از حل آن عاجز مانده‌اند .


اگر هيچ روايت ديگري براي بطلان مذهب عامه وجود نداشته باشد ،
 همين يك روايت كفايت مي‌كند .

حال سوال ما اين است: وظيفه ما در قبال جانشين رسول خدا چيست؟

 پاسخ این است که: تبعيت كردن از وي و با او دست بيعت دادن.


حضرت زهرا (سلام الله علیها) نه تنها با آن دو بيعت نكرد بلكه از آن
 
دو نا راضي بود و تا هنگامي كه از دنيا رفت با آن دو (عمر و ابوبكر )

صحبت نكرد

«فَغَضِبَتْ فَاطِمَةُ بِنْتُ رَسُولِ اللَّهِ صلى الله عليه وسلم فَهَجَرَتْ أَبَا بَكْر،
 فَلَمْ تَزَلْ مُهَاجِرَتَهُ حَتَّى تُوُفِّيَتْ».

صحيح البخارى: 4/42، ح 3093، كتاب فرض الخمس، ب 1 ـ باب فَرْضِ الْخُمُسِ .

و نيز در روايت ديگري بخاري نقل مي‌كند :

فَوَجَدَتْ فَاطِمَةُ عَلَى أَبِي بَكْر فِي ذَلِكَ - قَالَ - فَهَجَرَتْهُ فَلَمْ تُكَلِّمْهُ حَتَّى تُوُفِّيَتْ .

صحيح البخارى: 5/82، (ص 802 ح 4240) كتاب المغازى،
 ب 38 ـ باب غَزْوَةُ خَيْبَرَ.


صحيح مسلم: ج 5، ص 154، ح 4471، كتاب الجهاد و السير
 (المغازى )، ب 16 ـ باب قَوْلِ النَّبِيِّ صلى الله عليه و (آله) سلم،
 ج لاَ نُورَثُ مَا تَرَكْنَا فَهُوَ صَدَقَةٌ.


و در روايت سوم مي‌نويسد :

فَهَجَرَتْهُ فَاطِمَةُ، فَلَمْ تُكَلِّمْهُ حَتَّى مَاتَتْ .

صحيح البخارى، ج 8، ص 3، ح 6726، كتاب الفرائض، ب 3 ـ
 باب قَوْلِ النَّبِيِّ صلى الله عليه و (آله) سلم  لاَ نُورَثُ مَا تَرَكْنَا صَدَقَةٌ .

حال به من بگوييد اگر حضرت زهرا (سلام الله علیها) با ابوبكر

 بيعت نكرد پس بايستي به مرگ جاهليت مرده باشد  آيا كسي كه

 
به مرگ جاهلي بميرد وارد بهشت مي شود ؟


جواب:

- قال رسول الله صلي الله عليه و (آله)سلم: فاطمه سيدة نساء اهل الجنه:
«حضرت زهرا (سلام الله عليها) سرور زنان اهل بهشت است.»

( المستدرك حاكم نيشابوري ج3 ص153) (مسند احمد حنبل حديث
 شماره 18153-18154)
(صحيح مسلم با روايت المسور حديث شماره 4482 الي 4485)

آيا كسي كه به مرگ جاهلي مرده است سرور زنان اهل بهشت مي شود؟
(امان از اين تهمت هاي ناروا )

و سؤال مهمتر اينكه:

خليفه و جانشين رسول خدا چه كسي بوده است كه حضرت زهرا

 (سلام الله علیها) با وي بيعت كرده است تا به مرگ جاهلي نميرد؟


اگر بگوئيد با ابوبكر بيعت كرده است پاسخ شما خير است

چون همانگونه  كه بزرگترين كتاب عامه مي گويد، حضرت زهرا (سلام الله علیها) در

حالي
از دنيا رفت كه نه تنها با ابوبكر بيعت نكرد بلكه از او ناراضي بود و از
 
اين دنيا رفت و با او صحبت نكرد تا پيامبر را ملاقات كند.


حال مهمترين سؤال اينكه حضرت زهرا(سلام الله علیها) با چه كسي بيعت كرده ؟

یقیناً به غير از مولا امير المؤمنين(علیه السلام) با کسی بیعت نکردند.


پس ما راهي را مي رويم كه حضرت زهرا (سلام الله علیها) رفته است.

اين معني تشيع و پيرو بودن است.


كساني كه دنبال حق وحقيقت هستند خداوند هم راه را به آنها نشان مي دهد

و قضيه مثل روز روشن است كه حق با تشيع است ولي نمي دانیم چرا

 بعضي ها نمي خواهند قبول كنند؟؟!!

قل هاتوا برهانکم ان کنتم صادقين(سوره نمل-آیه 64) بگو اگر راست مى‏گوييد
 برهان خويش را بياوريد.
منبع
http://www.valiasr-aj.com


نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:







تاريخ : برچسب:مهدویت, | 14:31 | نویسنده : منتظر ظهور ولیعصر |